همای عــ❤ــزیزتر ازهمای عــ❤ــزیزتر از، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

همای اوجــــــــــــــــــــ❤ سعادت

به نیمه راه رسیدیم...

1391/5/4 5:32
نویسنده : مدیر
503 بازدید
اشتراک گذاری

٤/٥/٩١

 ستاره من   عمرم   سعادتم    آرزوی قشنگم ... ... ...

 

این تاریخ پایان 20 هفتگی بارداری منو، جنینی توه.

20 هفته محشری بود.

20 هفته دیگه مونده، که از این به بعدش، قشنگتر هم میشه. زود هم داره میگذره شاید بخاطر اینه که تو خیلی خوبی و در کنار هم روزها رو می گذرونیم.

تو عکسا ببین چقدر بزرگ شدی.

توپول مامان منتظر دیدارتم.

 بعدش ٢ هفته رودهن موندم. چون مامان برزگم اومده بود و من پیشش بودم. من و بابایی خیلی دلمون برای هم تنگ شده بود البته بابایی آخر هفته می اومد.

من تو این ٢ هفته مطالب وبلاگتو خیلی تکمیل کردم. البته فایل وردشو. شبها تا دیروقت بیدار می موندم تا از تو نازنین و بزرگ شدنت عقب نیوفتم.و قالب وبلاگتو ساختم و بعدها زمانیکه در کرج اینترنت گرفتیم مطالب وبلاگتو آپ می کردم میشه گفت از اوایل مهرماه.

 -----------

ماه ٥ هم تمام شد. عسلکم.

---------------------------------------------------------------------------------------

مثلا الان که دارم این مطلبو میذارم 1 آبان ماهه. و تو گلم 7 ماه و 15 روزته. یعنی تو 8 ماه هستیم و طبق آخرین سونوگرافیت که چند روز پیش بود، یک ماه و نیم دیگه تو بغل مایی

(آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ خ  جوووووووووووووووووووووووووووونمی)

و احتمالا من دارم یا فشارت می دم یا دارم گازت میگیرم یا دارم می بوسمت.

شاید هم همچنان منتظرتم.

پس تا 15 آذر ماه...

اگه بخوام از حال و روزمون درحال بگم باید بگم:

همه چی عالیه  من چقد خوشبختم...

خیلی زود هم داره میگذره.

و خیلی عاشقت شدم.

خیلی بی تابت شدم.

خیلی دلتنگت شدم.

می بوسمت...

 ______________________________________________________________________

بعدا نوشت:(٢٧ اسفند ٩١)

١٥ آذر ماه نه نتها پیشمون بودی بلکه ١٦ روزت هم بود. ههههههههه.

تازه باید یک هفته بعدش می اومدی.

(آخه سونو آخر اشتباه کرده بود سونوهای قبلی درست می گفتن.)

ولی نمی دونی چقدر کوچولو بوووووددددییییییییییییییییی. گاز و فشار و بوس...!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اما حــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ا ل ا :

یک پست نوشتم با عنوان " گاز فشار بوس":

الان هر روز می خورمتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .

هر روز کلی فشار می دمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .

گهگاهی گازت می گیرمـــــــــــــــــــــــــــــــــ .

و همواره دوست دارم ببوسمت .

االبته باید بگم از ٣ ماهگیت این کارای هر روزمه.

فدات بشم پیش خودم فکر می کردم اینقدر توپولی که میشه باهات اینکارارو کرد ولی من حتی دل نداشتم ببوسمت.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)