همای عــ❤ــزیزتر ازهمای عــ❤ــزیزتر از، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

همای اوجــــــــــــــــــــ❤ سعادت

آرامش دنیا

آرامش دنیا اینجاست در خواب آرام و ناز دخترم،همـــــــــــــــــا آرامــــــــــــــــــــ دنیامـــــــــــــــــــــــ. هیچ چیز دیگه تو دنیا نمی تونه از این آرامش بخش تر باشه... ...
23 بهمن 1392

یلدای امشب و یلدای هرشب و راه افتادنی یلدایی

دومین سالی که با دخترمون یلدا گذروندیم، سال گذشته جشن یلدا را با ماهگرد یک ماهگیش یکی کردیم که به فاصله یک روز از هم بودند و امسال که شب یلدای قشنگی داشتیم. یلدای امسال خیلی فرق می کرد و مهمتر اینکه دیگه از دردهایی که دقیقا پارسال همین موقع شروع شد، واضح تر بگم دل دردهای نوزادی هما جون،خبری نیست که هرشبو برای ما تا صبح یلدا می ساخت. حال با اینکه مدتهاست از این موضوع می گذره ولی هم چنان هرشبمون یلداست دختری داریم که بیداره تا بیداری هست ولی نه به خاطر دل درد و گشنگی و تغذیه شبانه و غیره و ...، نه، فقط به خاطر شیطونی هر شب ٢ شب می خوابه. فقط اینکه یلدای ما تمثیل یک شب طولانیه نه اون فا...
30 آذر 1392

روز دخترم

وای که چه زیباست دخترم... دخترِ امروز من، تنها، کمی ناز دارد ولی برای من بی نهایت است. تنها زمانی می خواند، ولی زیباترین آوا و صدای زندگی در همان زمان شنیده میشود. سخن نمی گوید، ولی نگاه و خواسته اش واضح ترین بیان هاست. راه نمی رود، اما رسیدنش به هدف،  غرور و شعف است.                                              دخترِ امروز من، زیباترین و نازترین و مهرباترین و با محبت ترین و قدردان ترین موجود ک...
17 شهريور 1392

از اون 9 تا این 9...

9 + 9  9 قشنگه، وقتی می دونی بعد از 9 ماه رنگ زندگی عوض میشه. و 9 قشنگتر شده حالا که می بینی 9 ماهۀ تو خودش رنگ زندگی رو میشناسه.... 9 قشنگتر میشه وقتی می بینی 9 ماهه تو که روزی آرزوی رویتشو داشتی، ازت توقع استقلال و آزادی عمل داره.... 9 قشنگه وقتی اولین تلاش کودکتو برای حرکت می بینه. 9 قشنگه چون  9 ماه تجربه های قشنگی داره. ... روز ی که، احتمالات دیگه، شاید و اگر و احتمال نبود، روزی که دکتر گفت رشد کردی و در کیسه جنینیت دیده شدی، روزی که اولین بار صدای قلبتو شنیدم،  زیباترین ریتم دنیا بود، روزی که تکونتو حس کردم... صدبرابر عاشق شدم. نگرانت بودم مراقبت بودم نوازشت می کردم حرف می زدم شعر می خوندم ...
1 شهريور 1392

هما " بچه پوش" دده ایی...

   همانطور که دیدید، هما را " بچه پوش" کردیم. ( بچه پوش، رسم افغان هاست. که دختران خود را شکل پسران خود یا همان بچه می کنند.) ولی میشه گفت: که هما خودش، "بچه" هسته....!!!   حرکت روز: بابا ی هما غروبی خواست هما رو ببره دده، که خیلی دوست داره، وقتی در باز شد، هما هیجان زده شد شدید. نفس های عمیق و تندی نزدیک به جیغ خفه داشت. از در رفتن بیرون. ولی بابا برگشت، تا من با هما خداحافظی کنم. اولش که هرچی هما صدا کردم به روی خودش نیوورد. بعد منو دید و بغض کرد . من هم، مادرِ ساده فکر کردم واسه من و دوری از من بغض کرده ولی سریع متوجه شدیم نخیر هما خانم فکر کرده دوباره داره برمی گرده تو خونه. به همین جهت با...
27 خرداد 1392

نابغه کوچک

می دونم خیلی کوچولویی برای لقب نابغه. ولی خب دیگه، چیکار کنیم خیلی زود نابغه شدی!!! البته ما از خیلی قبل وقت می دونستیم  تو نابغه ای!  از همون موقع که تو شیکم مامان بودی حدس می زدم یک نابغه به دنیا میارم ولی بعدش میگفتم سالم باشه، کافیه ... از کسی پنهون نیست از شما چه پنهون؟ سالم باشه معانی دیگه ای هم داشت ==>  دختر باشه خوشگل باشه دکتر هم بشه. ------------------------------ گاهی اوقات به خودم می گم یعنی قول زدن های ما واسه یک بچه ٦ ماهه، کوچیکه یا تو خیلی بزرگ شدی و می تونی دست مارو بخونی... نمی دونم. فقط می دونم که قبلا وقتی کوچیکتر بودی و روی صندلی  "از مامان رسیده"...
19 خرداد 1392