ماه سوم- اردیبهشت و خرداد- دختره یا پسره؟ به روش نمکی!

شب 21 ام "وادون" دعوت بودیم اونجا چیزهای جالبی اتفاق افتاد، اولیش این بود، که خیلی هوس قیمه داشتم به بابایی هم می گفتم خداکنه غذاشون قیمه باشه، قیمه تنها غذایی بود که در تمام این دوران هوسشو داشتم(الان که این مطالبو می نویسم در هفته 20ام هستم.).  خیلی قیمه دوست داشتم ولی دیر به دیر هم درست می کردم. وقتی  هم درست می کردم اینقدر می خوردم که دیگه از قیمه پر  می شدم.

 تو راه که می رفتیم بوی کباب می اومد هوس کباب هم کردم. و "مامان"، فکر کنم خدا صدای زن حامله رو می شنوه. چون هردوتا غذایی که خواسته بودم، بود و چه قدر هم خوشمزه بودن دستشون درد نکنه  که به نی نی ما همونی رو که می خواست دادن.

 چون تو اصلا هوسی نبودی به غیر از چند بار که یک بارش  ایندفعه بود و یکبار دیگه اش هم تولد دخترعمه ات دوست داشتی سالاد الویه بخوری که اونجام خوردی یکبار هم عروسی بودیم دوست داشتی غذا زرشک پلو باشه که اونم بود.

ولی اون شب بحث این شد که نی نی ما چیه؟  

خانم جدیدی می گفت: پسره، حالا بهت می گم، بهت می خوره پسر باشه. من می گفتم، دختره. البته هیچ سونویی نرفته بودیم. تو عزیزکم تازه چند روزه قبلش دیده شدی. زود بود بخواهیم جنسیتتو بدونیم ولی بعضی از خانم های مسن می گن می تونن تشخیص بدن.

بعد از شام خانم جدیدی گفت دیدی گفتم پسره. گفتم چطور؟

داستان اینه که وقتی من متوجه نبودم رو سرم نمک ریختن و مامانت بعدا متوجه میشه و نمک رو از رو موهاش میریزونه، وقتی داشتم اینکار رو با تعجب می کردم و می گفتم، کی رو سرم نمک ریخت؟ مامان ملیح خندید و گفت اوه ه ه ه دختره ه ه. کلی خندید، خانم جدیدی گفت: نه، به زلفاش دست زده، یعنی پسره. مامان ملیح گفت ما میگیم اگه بفهمه که رو سرش نمک ریختن یعنی دختره. الان می دونیم که خانم جدیدی، روش رو می دونن ولی تحلیلشون اشتباهه، باید جای دو گزینه رو عوض کنن تا نتیجه درست بگیرن.!!!

 به هر حال نمی دونن دختملی من، که مامان تو، خودش خیلی زرنگه همون کاری رو می کنه که باید بکنه!!!

 الکی به زلفام دست نزده بودم که. تو رو می خواستم دیگه.

 دوستت دارم دخترم.