فراتر از لذت
تو منو میشناسی.
یادم می آد، قبلا از سعادتی گفته بودم که قراره نصیبم بشه زمانیکه، که قلبت، اولین بار برای ما میزنه. اونزمانی که مارو به عنوان مامان وبابا بشناسی، نمی دونستم این سعادت و لذت اینقدر زود نصیبم میشه.
وقتی بغل کسی هستی منو می بینی واکنش نشون میدی و اگه شیر هم بخوای کاملا سرتو سمت من بر می گردونی، گردنتو میکشی و دهنتو به سمت من باز می کنی و دست و پا میزنی تا من بگیرمت.
دقیقا نمی دونم، از کی، با نگاهت می تونی منو بشناسی. خیلی خوشحالم.
خیلی از لذاتی رو تجربه می کنم که پیش بینی خیلی هاشو نمی کردم.
خدایا شکرت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی